ایستادهایم!
دوشادوش!
آنقدر نزدیک که صدای زیبای نفسهای شمردهشمردهات را با چشمهایم میشنوم!
خیرهای؛ به روبرو!
به قابی از آفتاب!
عکسی از جنس مهتاب!
یک نقشِ رنگارنگِ دیواری!
با رنگهایی مملو از شادی!
و آنقدر عمیق در آنها غرق شدهای که هیچ دلم نمیآید سکوت را بشکنم!
به نگاهت خیره میشوم!
حتی پلک هم نمیزنی؛ تا مبادا تلؤلؤ زیبای رنگی را از دست بدهی!
اشاره میکنی!
خودت را!
دخترکی زیبا، با موهایی بلند، در میان جادهای در دل جنگل!
کمی آنطرفتر!
دیوانهای در بلندای کوهها!
مرا!
تبسمی بر لبهایت نقش میبندد!
دلم میلرزد و هزار بار عاشقتر میشود!
هنوز خیره، زل زدهای!
به رنگها!
به شادیها!
به روزهای خوبی که انتظار دنیایمان را میکشد!
و من هنوز به نگاهت، خیرهام!
شاد باش و شاد بمان!
ای زیباترین دنیای رنگارنگم!
درباره این سایت